تحولات لبنان و فلسطین

می‌توان گفت «طلا» نسخه به روز شده و متناسب با شرایط جامعه دهه نود است، ارجاعات داستانی فیلم به وقایع جامعه مانند بحث دلار و مهاجرت و ... بسیار پررنگ‌تر از فیلم‌های دیگر است و شاید به این دلیل است که اینها جزو مسائلی بوده‌اند که جامعه در طول سال‌های گذشته با آن درگیر بوده است.

«طلا» نسخه به‌روز شده و متناسب با شرایط جامعه دهه نود است/ یک فیلم متوسط در کارنامه شهبازی

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، رضا استادی منتقد سینما با اشاره به پیشینه حرفه‌ای پرویز شهبازی و فیلم های وی اظهار کرد:  پرویز شهبازی از معدود کارگردانانی است که از نخستین فیلم‌هایی که در سینمای ایران ساخته، نگاه مثبتی نسبت به وی وجود داشته است. «مسافر جنوب» نخستین فیلم او و «نفس عمیق» اثر بعدی‌اش بسیار مورد توجه قرار گرفت و این دو فیلم به عنوان فیلم‌های اجتماعی و نزدیک به حال و هوای کارهای تجربی و آثاری که در دوره خودش و مشخصاً در دهه هفتاد و هشتاد و به عنوان فیلم‌های شریف سینمای ایران محسوب می‌شدند، مورد توجه قرار گرفت و هرکدام از این فیلم‌ها جوایزی را هم در رویدادهای بین المللی از آن خود کردند.

وی در ادامه افزود: شهبازی به دلیل ساخت این چند فیلم، همکاری با فیلمسازان شناخته شده ایران و همچنین اقبالی که جامعه سینمایی‌نویس نسبت به آثارش داشته، مورد توجه قرار گرفته است.

استادی تاکید کرد: اما به نظرم مهم‌ترین فیلم شهبازی «دربند» است که قصه ساده و روانی را روایت می‌کند و موضوع ملموس و قابل درکی را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد و اتفاقاً در زمان خودش نیز با استقبال بسیاری مواجه شد. در مورد «مالاریا» ناگهان مخاطب با فضای عجیب و غیر قابل باوری مواجه می‌شود و حتی در آن مقطعی که فیلم به  نمایش درآمد هم با انتقادات زیادی روبرو شد. در ادامه و در یک فاصله سه ساله از پرویز شهبازی فیلمی نمی‌بینیم تا فیلم «طلا» که دو سال قبل ساخته و در جشنواره به نمایش درآمد.

این منتقد ادامه داد: این جنس از قصه‌ها نه شباهتی به سینمای تجاری دارد و نه قصه‌هایی مرتبط با سینمای غیر تجاری است؛ بلکه شهبازی یک مسیر خاص را در طول سال‌های فیلمسازیش طی کرده که مهم‌ترین ویژگی‌اش روایت داستان با لحنی آرام و بدون افت و خیزهای زیاد و هیجانی است. در فیلمهای او داستان از اتفاقات ساده و پیش پا افتاده شروع و به بحران تبدیل می‌شود و در نهایت مخاطب را در یک جایی از داستان شگفت زده می‌کند که اوج این شیوه فیلمسازی را در «نفس عمیق» و «دربند» می‌بینیم.این فیلم‌ها گوشه چشمی هم به مسائل جوانان و موضوعات روز دارد.

 استادی تصریح کرد: به نظرم «مالاریا» در این میان فیلم عجیب و سردرگمی است و شباهتی به «دربند» ندارد اما می‌توان گفت «طلا» نسخه به روز شده و متناسب با شرایط جامعه دهه نود است. فیلمی است که لکنت‌ها و ضعف‌های روایت داستانی «مالاریا» را ندارد و این بار شهبازی ریسک نکرده و سراغ بازیگران ناشناخته نرفته و ترکیبی از بازیگران شناخته شده را در این فیلم مقابل دوربین قرار داده است.

وی تاکید کرد: ارجاعات داستانی فیلم به وقایع جامعه مانند بحث دلار و مهاجرت و ... بسیار پررنگ‌تر از فیلم‌های دیگر است و شاید به این دلیل است که اینها جزو مسائلی بوده‌اند که جامعه در طول سال‌های گذشته با آن درگیر بوده است. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که فیلم دچار لکنت‌هایی است که عمده کارگردانان ترجیح می‌دهند با استفاده از بازیگران حرفه‌ای این ضعف‌ها را بپوشانند. خیلی اوقات وقتی فیلمی دچار مشکلاتی در روایت است و کارگردان و سازنده اثر در مورد فیلمنامه‌اش به قطعیت نرسیده‌اند ساده‌ترین کار ممکن این است که از یک چهره شناخته در فیلم استفاده کنند و تا بازیگر حرفهای با بازی خود اصطلاحاً آن بخش را در بیاورد.

استادی در ادامه گفت: در «طلا» نیز رابطه هومن سیدی و نگار جواهریان چنین حالتی دارد و علیرغم این که هومن سیدی در فیلم شخصیت گیرایی ندارد اما جای تعجب است که نگار جواهریان با وضع خانوادگی خوبی که از او می‌بینیم جذب این فرد می‌شود و این به نظرم از ابهاماتی است که در داستان وجود دارد؛ یا نحوه نقل و انتقال پول و صحنه‌ای که شخصیت‌های فیلم از مرز رد می‌شوند و ... ابهاماتی دارد که برای مخاطب سوال ایجاد می‌کند. 

این منتقد در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: به نظرم گذشته از ضعف‌های روایتی در مجموع «طلا» فیلم قابل تاملی است و جزو آثاری است که مخاطب از تماشای آن راضی خواهد بود و یک پایان نسبتاً امیدوارکننده‌ای هم در داستان دارد، اما چندان فیلم برجسته‌ای در کارنامه پرویز شهبازی نیست.
وی گفت: درست است که «طلا» در نهایت یک فیلم شسته رفته و با ارفاق اثر قابل قبولی است، اما فیلم برجسته به معنای اینکه در کارنامه سازنده اثر امتیاز ویژه‌ای برای او محسوب شود، نیست و مخاطبان آثار شهبازی همچنان او را با «نفس عمیق» و «دربند» به یاد خواهند آورد.

استادی یادآور شد: در واقع «طلا» برای کارگردانی مانند شهبازی فیلمی معمولی است، ممکن است اگر این فیلم را یک کارگردان فیلم اولی می‌ساخت اثر برجسته‌ای برای او محسوب می‌ شد، اما برای پرویز شهبازی امتیاز ویژه ای ندارد، در عین حال فیلم بد و آزاردهنده‎ای نیست و داستانی را روایت می‎کند که شخصیت‎پردازی دارد و می‎تواند مخاطب را با خودش همراه کند و این جزو نکات قابل تامل و مثبت فیلم است و برخلاف بسیاری از فیلم‎ها که پایان باز دارند، خوشبختانه در این فیلم چنین چیزی وجود ندارد.

وی ادامه داد: به نظرم تصمیمی هم که برای اکران اینترنتی این فیلم گرفته شد تصمیم درستی بود. فیلم واجد ویژگی‌هایی نبود که در اثر گذشت زمان و موکول شدن اکران آن به وقت دیگری نکته تازه‌ای داشته باشد که بخواهد مخاطب را علاقه مند و مشتاق کند که این فیلم را در سینما ببیند

استادی در انتها درباره پایان بندی فیلم خاطرنشان کرد: پایان فیلم اگر همانند نسخه جشنواره باشد به نظرم به گونه‌ای است که فیلمساز به مخاطب باج نمی‌دهد و این جزو تکنیک‌هایی است که کارگردانان سعی می‌کنند در پایان فیلم یک اتفاق تلخ رقم بزنند  که البته در مورد «طلا» هم این اتفاق خیلی دور از انتظار نبود. 

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.